5 روش موثر در یادگیری اصطلاحات زبان انگلیسی

قبل از شروع به صحبت، باید بدانیم اهمیت یادگیری اصطلاحات (Idioms) در زبان انگلیسی چیست؟

خب، تصور کنید همین الان وسط یک کافه در آمریکا نشسته‌اید. کافه حسابی شلوغ است و همه مشتریان هم در حال صحبت.

یک نفر دارد می‌گوید که می‌خواهد شهر را رنگ قرمز بزند (Paint the town red).

یکی دیگر می‌خواهد دست یک نفر دیگر را بپیچاند (Twist someone’s arm).

یک نفر هم انگار همین امروز صبح از پشت چاقو خورده (Stabbed in the back) اما حالش به نظر خیلی خوب است!

اینجا چه خبر است؟

احتمالا برایتان عجیب است که با وجود آنکه معنی تک تک کلمات داخل این جملات را می‌دانید، اصلا متوجه منظور این افراد نمی‌شوید.

به این نوع اصطلاحات در زبان انگلیسی، Idiom گفته می‌شود. اگر نتوانید این اصطلاحات زبان انگلیسی را متوجه شوید و گاهی هم به کار ببرید، احتمالا در ارتباط با انگلیسی زبانان بومی به مشکل برخواهید خورد.

ادامه مطلب

ترجمه متون انگلیسی و ۷ نکتهٔ طلایی برای کسانی که می‌خواهند حرفه ای ترجمه کنند

این روزها چه در اینترنت و چه در کتاب‌ها و مقالات درباره هر موضوعی بخواهید اطلاعاتی کسب کنید، به احتمال خیلی خیلی زیاد منبع به زبان انگلیسی است. پس دو راه پیش پای ما هستند:

یکی اینکه زبان انگلیسی ما آنقدر قوی باشد که بتوانیم بدون هیچ مشکلی به مطالعه پرداخته و اطلاعاتی که به آنها نیاز داریم را خودمان به دست آوریم.

دوم هم این است که توانایی این کار را نداریم و ناچاریم از منابع ترجمه شده استفاده کنیم.

در اینجاست که اهمیت ترجمه متون انگلیسی بسیار بالا می‌رود. افراد بسیاری هستند که دانش بالایی در زبان انگلیسی داشته و در درک کامل متون انگلیسی هیچ مشکلی ندارند اما به خوبی قادر به ترجمه متون انگلیسی نیستند. ترجمه انگلیسی به فارسی و حتی ترجمه فارسی به انگلیسی یک مهارت یا بهتر بگوییم یک هنر است و تسلط بر زبان انگلیسی تنها یکی از ابزارهایی است که برای ترجمه به آن نیاز دارید.

در ادامه می خواهیم به برخی از روش های ترجمه متن انگلیسی بپردازیم.

نکات طلایی ترجمه متون انگلیسی

در ابتدا بهتر است در پاسخ به این سوال که چگونه جملات انگلیسی را ترجمه کنیم باید بگوییم که رویکردها و روش ترجمه متن انگلیسی فراوان است. بعضی از آنها به دنبال این هستند که تمام جزئیات متن اصلی را حفظ کرده و کلمه به کلمه متن را به زبان دوم برگردانند. بعضی هم صرفا به دنبال برگرداندن مفهوم کلی متن بوده و کاری به تمامی جزئیات ندارند.

این که کدام روش را انتخاب کنید، بستگی به این دارد که آیا متن مورد نظر شما علمی و دانشگاهی است یا قصد کاری ساده تر مثل وبلاگ نویسی یا ارائه یک گزارش خلاصه را دارید.

اما قصد و روش شما در ترجمه یک متن هر چه باشد، نکاتی کلی وجود دارند که با رعایت آنها می‌توانید هر متنی را بهتر ترجمه کنید. در ادامه به آموزش ترجمه متون انگلیسی می پردازیم.

نکته اول: مطالعه کنید!

بهترین روش ترجمه به انگلیسی و یکی از موثرترین راه‌ها برای اطمینان از اینکه ترجمه شما روان، قابل فهم و معنی دار باشد این است که خودتان تا بتوانید هم متن انگلیسی و هم متن فارسی مطالعه کنید.

قبلا درباره استفاده از دیکشنری برای یادگیری زبان انگلیسی صحبت کرده‌ایم. گفته‌ایم که وابستگی به دیکشنری سر کلاس درس یا هنگام فیلم دیدن چندان توصیه نمی‌شود. اما وقتی که بحث بر سر ترجمه باشد، موضوع متفاوت می‌شود.

یک دیکشنری انگلیسی خوب، بهترین دوست یک مترجم است. بهتر است که هم یک دیکشنری انگلیسی به انگلیسی و هم یک نسخه انگلیسی به فارسی برای پیدا کردن معنی جمله انگلیسی به فارسی همراه خود داشته باشید و به هر کلمه‌ جدیدی که برخورد می‌‎‌کنید، تمام جنبه‌های آن را به دقت بررسی کنید.

تا می‌توانید کتاب، روزنامه، مجله و  مقاله آنلاین بخوانید و از موضوعات روز خبر داشته باشید. در صورت امکان نسخه‌های ترجمه شده آنها را هم پیدا کرده و به تکنیک‌ های ترجمه به کار رفته در آنها دقت کنید. هر چه بیشتر بخوانید، بیشتر با این روش ها آشنا خواهید شد.

نکاتی برای ترجمه متون انگلیسی

نکته دوم: ارتباط برقرار کنید!

شاید ترجمه در ظاهر ارتباط چندانی به مکالمه زبان انگلیسی نداشته باشد. اما صحبت کردن و مخصوصا صحبت با انگلیسی زبانان بومی (Native) بهترین روش برای یادگیری موثر زبان انگلیسی است. این کار باعث می‌شود اصطلاحات و کلمات جدید زبان انگلیسی را هم بهتر یاد گرفته و در هنگام ترجمه هم کمتر دچار اشتباه شده و هم بتوانید سریع تر کار خود را جلو ببرید.

نکته سوم: دانش تخصصی خود را بالا ببرید.

بعد از آنکه مدتی از کار می‌گذرد، مترجم‌ها معمولا کار خود را تخصصی تر کرده و به سمت ترجمه متون تخصصی انگلیسی می‌روند. فایده این کار هم معمولا این است که مترجم ها بابت ترجمه متون تخصصی پول بیشتری دریافت کرده و می‌توانند در آینده ادعا کنند که با آن موضوع آشنایی دارند (اگر بحث تخصص در میان نباشد).

پس اگر تا بحال روی موضوع خاصی به شکل تخصصی کار نکرده‌اید، حتما موضوع مورد علاقه خود را پیدا کنید و روی آن بیشتر کار کنید. اگر هم به ترجمه مرتبط با تخصص و رشته دانشگاهی خود علاقه دارید، خبر خوب این است که آن مطالب را نسبت به یک فرد عادی خیلی بهتر ترجمه خواهید کرد، پس انرژی و تمرکز خود را بگذارید روی همان موضوع خاص تا بتوانید به موفقیت‌های بیشتر برسید.

البته این کار گاهی هم اصلا امکان پذیر نیست. برای مثال منِ معلم زبان با کلی دانش انگلیسی و تجربه تدریس و ترجمه، هیچ وقت نخواهم توانست متون تخصصی پزشکی را ترجمه کنم چون دانش آن را ندارم. برای انجام این کار، حداقل باید یک پزشک بوده یا دانش تخصصی پزشکی داشته باشم.

نکته چهارم: گاهی برعکس ترجمه کنید.

اگر به ترجمه از انگلیسی به فارسی عادت کرده‌اید و این کار را به آسانی انجام می‌دهید، گاهی اوقات هم سعی کنید برعکس این کار را انجام دهید. این کار نه تنها دانش شما را درباره ارتباط بین دو زبان بالا می‌برد، بلکه حتی می‌تواند تعداد موقعیت های شغلی احتمالی شما را تا دو برابر افزایش داده و به افزایش درآمد شما منجر شود.

نکته پنجم: از هیچ یک از کلمات و عبارات جدید سرسری نگذرید.

متاسفانه امروزه بسیاری از دارالترجمه ها یا موسسات تولید محتوای آنلاین کیفیت ترجمه متون انگلیسی را فدای سرعت می‌کنند. بسیار پیش می‌آید که عجله یا محدودیت‌های زمانی باعث می‌شوند مترجم مجبور باشد از بعضی کلمات و اصطلاحات بدون توجه کافی بگذرد و در نتیجه اشتباهات فاحش در ترجمه مشاهده شود.

این اشتباهات ممکن است چندان به چشم مخاطب عام نیایند اما افراد خبره و کارشناس در موضوع حتما متوجه آنها خواهند شد و آبروریزی بعد از آن چیزی نیست که بشود آن را به آسانی نادیده گرفت.

نکاتی برای ترجمه متون انگلیسی

پس در تکمیل جملات بالا باید بگوییم که شاید حرفه‌ای باشید و بتوانید در عرض 10 دقیقه یک پاراگراف را تمام کنید، ولی از طرف دیگر شاید هم لازم باشد برای یک کلمه خاص 10 دقیقه وقت بگذارید. بیشتر کلمات در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارند و احتمال دارد معنی مورد نظر متن معنی چهارم یا پنجم داخل دیکشنری باشد. شاید هم لازم باشد برای فهمیدن دقیق آن در اینترنت جستجو کنید و حتی معنی دقیق آن در یک یا چند کلمه هم نگنجد. در این صورت باید نیم نگاهی هم به نکته بعدی داشته باشیم.

  • نکته تکمیلی 1: ترجمه‌های بیش از حد سریع را قبول نکنید مگر آنکه مطمئن باشید متن بسیار ساده است و هیچ نکته پیچیده یا تخصصی در آن وجود ندارد.
  • نکته تکمیلی 2: روی Google Translate یا ابزارهای مشابه آن زیاد حساب باز نکنید. ابزار ترجمه گوگل زبان های اروپایی را به خوبی به یکدیگر برمی‌گرداند اما هنوز در زبان فارسی عملکرد خوبی ندارد.
  • نکته تکمیلی 3: در هنگام جستجو، حتما نگاهی به دیکشنری های آنلاین انگلیسی، تصاویر گوگل و ویکی پدیا بیندازید. به شما خیلی کمک خواهند کرد!

نکته ششم: در ترجمه متون انگلیسی از توضیحات اضافی و پاورقی ها استفاده کنید.

همان طور که در بخش قبلی گفتیم، توضیح مفهوم بعضی از کلمات ممکن است در یک یا چند واژه امکان پذیر نباشد. پس در این مواقع هم می‌توانید جمله‌ای را برای توضیح بیشتر داخل یک پرانتز گذاشته و هم آن را به یک پاورقی زیر صفحه ارجاع بدهید تا بتوانید یک پاراگراف کامل درباره موضوع توضیح بدهید. با صبر و حوصله باشید و کار را کامل تحویل دهید. کار نصفه و نیمه گاهی با کار انجام نشده هیچ تفاوتی ندارد.

نکته هفتم: ترجمه شما نباید “بوی ترجمه” بدهد.

به خوبی به یاد دارم که این نکته یکی از مهم‌ترین نکاتی بود که یکی از استادانم در دانشگاه مطرح کرد. شما می‌دانید که دارید ترجمه می‌کنید، اما مخاطب شما به هیچ وجه نباید احساس کند متنی که دارد می‌خواند یک ترجمه است، مگر آنکه متن مورد نظر یک متن فنی و تخصصی باشد و لازم باشد که کلمه به کلمه به فارسی برگردانده شود.

برای مثال، اصطلاحات و کنایه‌های انگلیسی معمولا قابل ترجمه به فارسی نیستند. به جای ترجمه کلمه به کلمه آنها، عبارت معادل آنها را در فارسی پیدا کنید.

خود را به جای مخاطبتان بگذارید و متن فارسی شده را یک بار بدون ذهنیت قبلی بخوانید. آیا متوجه منظور آن می‌شوید؟ آن چیزی که به دنبالش هستید را پیدا می‌کنید؟ آیا لازم است راهنمایی اضافه‌ای در متن گنجانده شود؟ آیا متن به اندازه کافی برای مخاطب فارسی زبان قابل فهم هست؟

کلام آخر

ترجمه متون انگلیسی شاید برای برخی‌ها کار کاملاً ساده‌ای باشد و نیازی به یادگیری ترجمه زبان انگلیسی و تقویت اطلاعات ترجمهٔ خود احساس نمی‌کنند اما در نوشته‌های آنان خطاهای فاحش متنی و محتوایی وجود دارد که خودشان نیز از آن بی‌خبرند.

با آموزش ترجمه متون انگلیسی (معنی کردن جمله انگلیسی به فارسی) و یادگیری ترجمه متون انگلیسی و با رعایت چند نکته طلایی درک محتوا، درک زبان مقصد جملات، شناسایی اصطلاحات و درک حال و هوای موضوع را آسان‌تر می‌کند. این نکات در ۷ نکته بالا به‌صورت کامل بیان‌ شده‌اند.

سرعت و دقت و کارایی ترجمه از دیگر نکاتی است که مترجمین بسیار با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. رعایت نکات گفته‌شده این امر را نیز تا حدی آسان کرده و مشکلات اتلاف وقت را نیز حل می‌کند.

در نهایت امیدواریم که توانسته باشیم پاسخ مناسبی به سوال چگونه متن انگلیسی را ترجمه کنیم را به شما داده باشیم و بتوانید با استفاده از این نکات به عنوان یک مترجم حرفه ای فعالیت نمایید.

25 عبارت انگلیسی مفید برای زبان آموزان سطوح مقدماتی تا متوسط – بخش دوم

در بخش اول 25 عبارت انگلیسی مفید در مکالمات روزمره، به یکی از مهم‌ترین مشکلات زبان آموزان در یادگیری زبان انگلیسی پرداختیم و 13 عبارت نخست را معرفی کردیم.

قبل از اینکه به سواغ 12 عبارت بعدی برویم، بایستی به یک نکته مهم اشاره کنیم:

زبان مادری ما فارسی است نه انگلیسی. این جمله یعنی اینکه قرار نیست با استفاده از افکار خود و آن چیزی که به نظرمان درست می‌آید شروع به انگلیسی حرف زدن کنیم، بلکه کار ما این است که انگلیسی صحبت کردن افراد Native را “تقلید” کنیم.

اهمیت یادگیری عبارات متداول در مکالمات روزمره زبان انگلیسی اینجا معلوم می‌شود: جملات را بدون توجه به ترجمه فارسی آنها و صرفا با تمرکز روی کاربردشان حفظ کنید و تنها در مواردی که مشخص کرده‌ایم می‌توانید روی آنها دستکاری های کوچک ساختاری انجام دهید.

به ادامه مطلب می‌پردازیم:

عبارت 14: .Two kilograms of ………, please

این از جملاتی است که درهنگام خرید به زبان انگلیسی بسیار به درد شما خواهد خورد. معمولا هر چیزی بخواهید بخرید، باید تعداد یا مقدار مشخصی داشته باشد.

در اینجا دو موضوع پیش می‌آید:

اول اینکه آن چیزی که دارید می‌خرید قابل شمارش است مثل میوه‌ها (البته اگر بخواهید به صورت دانه‌ای میوه بخرید) که در این زمان باید چیزی بگویید مثل:

.I need 3 avocados, please

حالت دوم هم این است که کالای مورد نظر شما غیر قابل شمارش است (مثل شیر، گوشت یا قهوه) که باید حتما به همراه واحد وزنی یا حجمی خود ذکر شوند.

?Can I have 2 bottles of Coca-Cola, please

عبارت 15: ?……… How do I

در نوشته قبلی نمونه‌ای از این جمله را بررسی کردیم (……… How do I get to) که به آدرس پرسیدن مربوط بود. اما به شکل کلی، How do I وقتی به درد شما می‌خورد که بخواهید از کسی چیزی را یاد بگیرید یا از آنها راهنمایی بخواهید.

این نوع جمله بندی بسیار آسان است: How do I به اضافه هر کاری که می‌خواهید انجام دهید!

?How do I use past perfect correctly

?How do I make espresso

?How do I download a song from the Internet

پرسیدن این سوال مخصوصا از معلمتان سر کلاس، خیلی بهتر از ساختن جملاتی مثل Please teach me یا امثال آن است.

عبارت 16: ?How late are you open

این یکی سوال هم به خرید مربوط می‌شود. هر وقت بخواهید بدانید یک مغازه یا شرکت حداکثر تا چه ساعتی باز است، می‌توانید مستقیم بروید سراغ همین جمله.

انتخاب دیگر شما هم ?What time do you close است. اگر هم خواستید بدانید مغازه مورد نظر چه زمانی باز می‌شود، بگویید ?What time do you open

عبارت 17: ?…….. Do you have any plans for

قصد دارید آخر هفته را با دوستانتان وقت بگذرانید؟ می‌خواهید زمانی را مشخص کنید که با یکی از همکلاسی‌ها درس بخوانید؟ اول باید ببینید طرف مقابل برنامه‌اش چیست.

پس بگویید:

?Do you have any plans for the weekend / next week / Monday / tonight

عبارت های مفید در زبان انگلیسی

عبارت 18: .My ……… hurts

اگر خدای نکرده جایی از بدن شما درد گرفت، احتمالا یاد گرفته‌اید که اضافه کردن ache به بعضی از اعضای بدن یعنی داشتن درد در همان ناحیه، مثل:

.I have a toothache

اما مشکل اینجاست که برای صحبت کردن با پزشک، پسوند ache همیشه جواب نمی‌دهد و مثلا نمی‌شود گفت armache! پس بیایید از یک عبارت کلی استفاده کنیم که بشود از آن برای تمام اعضای بدن استفاده کرد. بگویید .My ……… hurts و در جای خالی اسم عضو مورد نظر را قرار دهید.

 

.My left arm hurts

اگر درد در یکی از اعضای بدن شماست، از hurts و اگر می‌خواهید از چند عضو مختلف نام ببرید، از hurt استفاده کنید.

.My fingers hurt

انتخاب دیگر شما در این مواقع، ……… I have a pain in my است.

عبارت 19: ?……… How much is

این سوال از جمله‌هایی است که از همان اوایل یادگیری زبان انگلیسی یاد گرفته‌اید.

درباره کالاهای قابل شمارش و غیر قابل شمارش صحبت کردیم. نکته کلیدی این است که این موضوع را در هنگام پرسیدن قیمت رعایت کنید بین These ،That ،This و Those تفاوت قائل باشید.

?How much is this lamp

?How much are these earrings

این سوال را به همراه do و does به همراه فعل cost هم می‌توان پرسید. در اینجا هم اگر صحبت از یک کالا یا یک جنس غیر قابل شمارش است از does و اگر چندین کالا داریم از do استفاده کنید.

?How much does this lamp cost

?How much do these earrings cost

عبارت 20: ?What did you say

خیلی وقت‌ها طبیعی است که حرف کسی را متوجه نشوید! به جای گفتن یک کلمه کوتاه مثل “?Sorry” یا “?What” بهتر است از یک جمله کامل استفاده کنید.

جمله ?What did you say در چنین مواقعی بد نیست و منظور را کامل می‌رساند اما بهترین و مودبانه‌ترین انتخاب شما، ?Could you repeat that, please یا Could you say that again, please است.

عبارت 21: ?What does …….. mean

کلمه mean به معنی “معادل بودن” یا “معنی داشتن” است. پس جمله …….. Aggressive means معادل “Aggressive یعنی ……..” بوده و در جای خالی هم معادل یا معنی کلمه Aggressive قرار می‌گیرد. mean فعل جمله است و وقتی فاعل جمله (همان کلمه مورد نظر) یک چیز است، فعل s سوم شخص می‌گیرد.

بنابراین، فرم سوالی این جمله می‌شود:

?What does aggressive mean

این توضیحات را دادیم چون این جمله به جرات پرکاربردترین سوال مطرح شده از طرف زبان آموزان است و حتی در سطوح متوسط و بالاتر از متوسط هم بسیار به صورت اشتباه پرسیده می‌شود.

عبارت 22: I don’t feel so good

جمله بالا یعنی “حالم خوب نیست” یا “مریض شده ام”.

خیلی ها به جای این جمله، از I am sick استفاده می‌کنند.

جمله I am sick اشتباه نیست اما می‌تواند معنی‌های دیگری را هم در ذهن شنونده Native تداعی کند. Sick در زبان انگلیسی هم معنی “خسته و بی حوصله” داده و هم به کسی گفته می‌شود که حالت تهوع دارد (گلاب به رویتان) اما شما شاید یک سردرد ساده داشته باشید!

عبارت های مفید در زبان انگلیسی

عبارت I don’t feel so good یا I’m not feeling well بهترین انتخاب های شما برای مواقعی هستند که حالتان چندان مساعد نیست و باید احتمالا سری به دکتر بزنید. برایتان آرزوی سلامتی می‌کنیم!

عبارت 23: ……… I need to go to

موضوع ساده است: باید خودتان را به جایی برسانید!

Need to و Have to یعنی “مجبور بودن به انجام کاری”. بعد از need to و have to همیشه یک فعل به شکل ساده آمده و اگر جمله خود را با I need to شروع کنید، یعنی “باید فلان کار را انجام دهم”.

اشتباه معمول در میان زبان آموزان، استفاده از should به جای have to است. خیلی از ما به اشتباه should را به معنی “باید” یاد گرفته‌ایم و هر وقت می‌خواهیم از یک قانون یا اجبار صحبت کنیم از should استفاده می‌کنیم.

Should را هر چه بخواهیم ترجمه کنیم، باید بدانیم که از آن باید برای “پیشنهاد” و “توصیه” استفاده کنیم. برای مثال اگر سرما بخورید به شما خواهند گفت:

.You should eat hot soup

به عنوان یک معلم زبان انگلیسی، ترجیح می‌دهم این جمله را “بهتر است سوپ داغ بخوری” ترجمه کنم و از “باید” استفاده نکنم.

پس هر وقت عجله داشتید و خواستید برای مثال به دفتر کارتان برگردید، بگویید:

!I need to go to work, I’m late

عبارت 24: ……… I had to

در ادامه پاراگراف قبلی، باید این را هم اضافه کنیم که وقتی دارید درباره اجبار یا قانونی در گذشته صحبت می‌کنید که مثلا هفته پیش مجبور بودید کاری را انجام دهید، باید از needed to یا had to استفاده کنید.

.I had to go to the bank yesterday because the bank’s mobile application wasn’t working

عبارت 25: ?When are we leaving

این سوال وقتی پرسیده می‌شود که همراه یک یا چند نفر باشید (مثلا در دفتر کار یا مهمانی) و بخواهید با هم به جای دیگری بروید. پرسیدن سوالاتی مثل ?When do we go یا When are we going چندان مناسب نبوده و بهترین انتخاب شما، ?When are we leaving است.

عبارت های روزمره بسیاری در زبان انگلیسی وجود دارند و این 25 مورد شاید بعضی از ساده‌ترین آنها باشند که ما صرفا به عنوان نمونه به آنها اشاره کردیم. نکته اصلی اینجاست که انگلیسی صحبت کردن دشوار نیست، تنها به کمی دقت و توجه نیاز داشته و باید سعی کنیم عبارات بالا را نه با ترجمه بلکه با توجه به کاربرد آنها یاد بگیریم.

شما چند جمله می‌توانید به این فهرست اضافه کنید؟ منتظر نظرات شما هستیم!

25 عبارت انگلیسی مفید برای زبان آموزان سطوح مقدماتی تا متوسط – بخش اول

سال‌ها تجربه در آموزش زبان انگلیسی به ما نشان داده که بسیاری از زبان آموزان بعد از ماه‌ها یا حتی سال‌ها یادگیری، هنوز بسیاری از عبارات روزمره بسیار ساده را به درستی به کار نمی‌برند.

این مشکل می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد. عدم ارتباط با انگلیسی زبانان بومی (Native)، فارسی فکر کردن یا صرفا عدم وجود آموزش صحیح بعضی از این دلایل هستند.

علت این مشکل هر چه باشد، باز هم می‌توان با کمی توجه و ایجاد تغییر در مکالمات روزمره، این مسئله را تا حد زیادی حل کرد. کافی است جملات پرکاربرد در مکالمات روزمره زبان انگلیسی را بیاموزید تا تاثیر فوق‌العاده آنها را در صحبت‌کرذنتان احساس کنید.

پس بیش از این مقدمه چینی نکرده و مستقیم می‌رویم سر اصل مطلب: 25 عبارت انگلیسی بسیار ساده و در عین حال مهم برای مکالمات روزمره!

عبارت 1: ?’How’s it goin

جمله How is it going دقیقا شکلی متفاوت از How are you است. How is it going یعنی “اوضاع چطور است؟” یا “زندگی چطور می‌گذرد؟” How is it going نسبت به How are you در میان انگلیسی زبانان پرکاربردتر بوده و استفاده از آن باعث می‌شود انگلیسی حرف زدن شما به افراد Native نزدیک تر شود.

در ضمن بهتر است به جای جدا جدا تلفظ کردن تک تک کلمات به شکل How – is – it – going، سعی کنید آنها را به هم چسبانده و “گ”آخر را هم تلفظ نکنید. چیزی شبیه به: “Howsit goin”.

عبارت 2: ?What’ve ya been up to

فرم Present Perfect از آن فرم هایی است که معمولا مدت زیادی طول می‌کشد که زبان آموزان به آن مسلط شوند.

یکی از جملات پرکاربرد Present Perfect در زبان انگلیسی، What have you been up to است. What have you been up to یعنی “این مدت مشغول چه کارهایی بودی” یا به عبارت دیگر، “چه خبرها؟”. درست مثل مورد قبلی، اینجا هم باید کلمات را به هم بچسبانید، یعنی به جای What have بگویید What’ve.

به جای What have you been up to می‌توانید از What have you been doing هم استفاده کنید.

عبارت 3: ?How’ve ya been

یکی از اصلی‌ترین کاربردهای Present Perfect، صحبت کردن درباره اتفاقاتی است که از یک زمان مشخص در گذشته شروع شده‌ و تا همین حالا ادامه داشته‌اند. پس How have you been یعنی چیزی شبیه به “از دفعه قبل که دیدمت تا حالا چطور بوده‌ای؟”. How have you been و What have you been up to دو جمله ای هستند که برای شروع یک گفتگوی دو نفره عالی جواب می‌دهند.

پیشنهاد می‌کنیم نوشته قبلی ما درباره چگونگی به کار بردن صحیح زمان های گذشته را هم مطالعه کنید!

عبارت 4: ……… I’ve been

در جواب دو سوال قبلی، نگویید Nothing! معمولا باید بگویید مشغول چه چیز یا چه کاری بوده‌اید! پس در جای خالی جمله بالا، باید یک فعل به همراه ing قرار دهید:

.I’ve been working on a project

.I’ve been studying a lot for my exams

انتخاب دیگر هم استفاده از یک صفت برای توصیف حال خودتان است:

.I’ve been busy

عبارت 5: ?……… How about

در کلاس های زبان انگلیسی هر وقت از زبان آموزان خواسته می‌شود درباره هر موضوعی پیشنهادی بدهند، بسیار می‌شنویم که جمله ها با “You can” یا “We can” شروع شوند. البته این صحبت اشتباه نیست اما ساده ترین و پیش پا افتاده ترین انتخاب شماست که ممکن است باعث کج فهمی شنونده هم بشود، مخصوصا شنونده Native.

پس از این به بعد، از How about استفاده کرده و بعد از آن فعل را به همراه ing بیاورید یا یک جمله کامل بنویسید:

.Let’s do something fun tonight –

 ?How about seeing that new movie at the theater

?How about we go and see that new movie at the theater

عبارت های مفید در زبان انگلیسی

البته برای این نوع پیشنهاد دادن راه‌های دیگری از جمله Let’s یا Why don’t we هم وجود دارند.

عبارت 6: ……… Sorry, I can’t

خیلی وقت ها ممکن است به هر دلیلی نتوانید کاری را انجام دهید. پس در این مواقع از Sorry, I can’t یا I’m afraid I cant استفاده کنید. این جملات به این معنی هستند که “فلان کار را نمی‌توانم انجام دهم و از این بابت هم ناراحتم.

این جمله آنقدر ساده و بدیهی به نظر می‌آید که شاید تعجب کرده باشید چرا اینجا مطرحش کردیم! اما واقعیت این است که خیلی وقت ها افراد با یک No ساده موضوع را خاتمه داده و علاقه ای به ساختن جمله کامل نشان نمی‌دهند.

عبارت 7: !Sure, sounds good

این جمله همان جوابی است که در مقابل یک پیشنهاد خوب باید داشته باشید. Sound در اینجا معنی “به نظر رسیدن” می‌دهد. به صورت کلی، فعل Seem بسته به حواس پنجگانه شما حالت‌های مختلفی به خود می‌گیرد:

!Your suggestion sounds interesting

!The cake tastes great

!Your perfume smells awesome

!You look pretty

!My skin feels so soft today

از آنجا که پیشنهاد معمولا “شنیدنی” است، باید فعل Sound با آن به کار رود. بهتر است پا را کمی هم فراتر گذاشته و به جای good از صفت‌هایی مثل excellent یا great استفاده کنید.

عبارت 8: ?……… Do you wanna

این هم از عبارت‌های پرکاربردی است که برای پیشنهاد دادن خیلی به درد می‌خورد. این جمله نیاز به توضیح خاصی ندارد به جز اینکه Wanna کوتاه شده Want to است و یک انگلیسی زبان بومی معمولا Do you want to را به صورت کامل تلفظ نمی‌کند بلکه چیزی شبیه به D’ya wanna از زبان او شنیده می‌شود.

?Do you wanna see a movie

عبارت 9: ?What do you call this

خیلی وقت ها هم در کلاس و هم در یک کشور خارجی، پیش می‌آید که کلمه ای را ندانید. خب مشکلی نیست، می‌توانید بپرسید! با تعجب فراوان هنوز هم شاهدیم که در بسیاری کلاس های زبان در سطوح متوسط و حتی نسبتا بالا عبارت “….. چی می‌شه؟!”  به کار می‌رود.

طبیعی است که معادل بسیاری از کلمات را در زبان انگلیسی ندانیم. اما از فارسی به انگلیسی رسیدن معمولا روش صحیحی برای مکالمه نیست و به جای آن باید از توضیحات اضافی استفاده کنید یا تمرکزتان روی آن چیزی باشد که بلد هستید. هر جا هم که لازم شد، عبارت‌هایی مثل What do you call this in English یا What is ……. called in English به شما کمک فراوانی می‌کنند.

عبارت 10: ?……… How do I get to

جمله How do I get to دقیقا از طرف مقابل می‌پرسد که “برای رسیدن به یک مقصد مشخص باید چه راهی را چگونه طی کنم”. بعد از How do I get to باید اسم یک محل خاص بیاید، برای مثال ?How do I get to the subway station. توجه داشته باشید اگر به جای اسم محل بخواهید از there به معنی “آنجا” استفاده کنید، دیگر نباید از to استفاده کنید و صرفا باید بگویید ?How do I get there.

عبارت های مفید در زبان انگلیسی

عبارت 11: .Have a nice evening

بسیاری از زبان آموزان به اشتباه فکر می‌کنند Evening فقط یعنی عصر و وقتی که واژه Evening در زمانی مثل 10 یا 11 شب به کار می‌رود شگفت زده می‌شوند. در حالی که Evening در زبان انگلیسی یک بازه زمانی است که از غروب آفتاب تا نیمه شب را در بر می‌گیرد.

موقع خداحافظی مخصوصا در ساعات پایانی روز، جمله Have a nice Evening کاربرد فراوانی پیدا می‌کند. بعضی به اشتباه از Good night استفاده می‌کنند که صرفا برای شب بخیر گفتن موقع خواب استفاده شده و کاربرد دیگری ندارد. پس این دو را به اشتباه به جای هم استفاده نکنید!

عبارت 12: !Have a good one

جمله Have a good one نسخه‌ای کمتر شنیده شده و البته محبوب از عبارت Have a nice day است. می‌توانید از Have a nice one هم استفاده کنید و از آن به معنی Good luck هم بهره ببرید.

عبارت 13: ?Can I have ………, please

هر وقت بخواهید کسی چیزی را به شما بدهد، ساختن جمله‌ای مثل …….. Give me حتی اگر به همراه Please هم استفاده شود از نظر انگلیسی ها نسبتا بی ادبانه است. به طور کلی هر نوع درخواستی از هر کسی داشته باشید، جمله حتما باید با Can I یا Could I یا Could you به همراه Please ساخته شود.

?Could I have more salad, please

سعی کنید در هنگام صحبت کلمات Can و I یا Could و I را به هم چسبانده و بدون مکث به شکل یک کلمه تلفظشان کنید.

عبارت های مفید به زبان انگلیسی

این فهرست هنوز تمام نشده! به زودی با بخش دوم مقاله همراه شما خواهیم بود!

استادان بخوانند: 10 نکتهٔ مهم و مورد نیاز برای تدریس زبان انگلیسی

تدریس زبان انگلیسی از آن موضوعاتی است که همه آدم‌ها درباره‌اش نظر خود را دارند. می‌توانید در خیابان شروع به قدم زدن کنید و از هر کسی که دیدید بپرسید “چطور می‌توانم معلم زبان خوبی باشم؟”. مطمئن باشید که کلی جواب متفاوت دریافت خواهید کرد.

همه این جواب ها هم لزوما دقیق و کارشناسانه نیستند. پس لازم نیست با شنیدن هر نظر مخالفی روحیه خود را از دست داده و به سرعت روش کار خود را تغییر دهید.

اگر در حال مطالعه این مقاله هستید، احتمالا تازه دوره TTC خود را تمام کرده‌اید و می‌خواهید به عنوانیک استاد زبان شروع به کار کنید. شاید هم یک استاد با تجربه هستید و می‌خواهید در استراتژی های تدریس زبان انگلیسی خود تحولی ایجاد کنید.

برای تدریس بهتر زبان انگلیسی، باید چند نکته را رعایت کنید. این نکات حاصل سال‌ها تجربه بهترین استادان زبان و کارشناسان TEFL در سراسر دنیا هستند که با توجه به چالش‌ها و موفقیت‌های افراد در این حرفه به دست آمده‌اند. پس با ما همراه باشید!

نکته یکم: نقش ها و وظایف خود را بشناسید.

تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم کار آسانی نیست. این کار به وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری فراوانی نیاز دارد. اگر نمی‌دانید چکار باید بکنید، با مدیران و سوپروایزرهای خود صحبت کنید. با استادان باتجربه‌تر مشورت کنید. ببینید که شاگردان و موسسه چه انتظاراتی از شما دارند.

موسسات زبان معتبر علاوه بر برگزاری دوره‌های تربیت مدرس، به صورت منظم برای استادان خود کارگاه‌های آموزشی متفاوت برگزار می‌کنند. شرکت در این کارگاه‌ها همیشه باعث می‌شود بهتر و بیشتر با کاری که قرار است سر کلاس انجام دهید آشنا شوید.

به مدرک TTC خود هم راضی نباشید! مدارک و دوره‌های مختلف تدریس زبان انگلیسی در دنیا فراوان هستند که با استفاده از آنها می‌توانید در سطوح بسیار بالاتری به تدریس ادامه دهید.

راه دیگر برای رسیدن به این هدف، سر زدن به وبسایت های مربوط به تدریس زبان انگلیسی و تالارهای گفتگوی داخل آنها است. مطمئن باشید کلی ایده ناب برای تدریس پیدا خواهید کرد. برای نمونه، Oxford Teachers’ Club از آن تالارهایی است که خلاقانه‌ترین روش‌های تدریس همه روزه در آن قرار می‌گیرند.

نکته دوم: به “سه P” توجه داشته باشید.

سه P مهم در تدریس زبان انگلیسی عبارت هستند از Prepare ،Plan و Practice.

اولین قدم در برگزاری یک کلاس زبان انگلیسی، برنامه ریزی برای آن یا آماده کردن یک Lesson plan از قبل است. تعداد زبان آموزان، زمان در دسترس و منابع آموزشی که بایستی تدریس شوند را در نظر بگیرید و با توجه به آن برای کلاس خود آماده شوید.

هر چه Lesson Plan شما جزئیات بیشتری داشته باشد، شما هم در کلاس استرس کمتری خواهید داشت. به عبارت دیگر، کلید تدریس موثر و بدون نگرانی این است که Presentation ،Warm-up و Production Activities خود را از قبل بشناسید و بدانید که در نهایت چه تکلیفی به زبان آموزان خواهید داد.

قسمت Practice در کلاس شما خیلی قوی‌تر اجرا خواهد شد اگر برنامه ریزی و آماده شدن (Plan و Prepare) را به خوبی انجام داده باشید. نکته بعدی هم این است که باید برای هر یک از مراحل تدریس زمان تعیین کنید و مراقب باشید که دقیقا طبق همان زمان‌ها پیش بروید. در این صورت از بابت کم یا زیاد آوردن وقت مشکلی نخواهید داشت.

نکته سوم: واقع بین باشید و در عین حال بلندپرواز!

بلندپرواز بودن یعنی اینکه در صورت امکان اطلاعاتی فراتر از آنچه قرار است تدریس شود به زبان آموزان ارائه کرده و تا آنجا که می‌شود آنها را تشویق کنید که بهترین عملکرد خود را داشته باشند.

از طرف دیگر هم باید در اینجا نوعی تعادل برقرار شود. سن، تحصیلات، فرهنگ، نوع یادگیری و مهارت‌های زبان آموزان همه در برنامه ریزی آموزشی شما مهم هستند. در اینجا باید ببینید با این زبان آموزان تا کجا می‌توانید جلو بروید و چه تمرین‌ها، فعالیت‌ها و اهداف آموزشی را برایشان تعیین کنید.

اهداف آموزشی باید هم واقع بینانه باشند و هم بلندپروازانه. همیشه هدف را روی بالاترین سطحی که می‌توانید بگذارید تا جایی که انگیزه و امید زبان آموزان حفظ شده و این کار به سرخوردگی آنها منجر نشود.

نکته چهارم: به آنها انگیزش بدهید.

زبان آموزان شما در هر رده سنی که باشند (بزرگسال، نوجوان یا کودک)، برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی به انگیزش نیاز دارند.

نوع و روش انگیزه بخشیدن به زبان آموزان هم به سن، فرهنگ، علاقه ها و اهداف آنها از یادگیری زبان انگلیسی بستگی دارد. برای مثال زبان آموزان کودک به بازی کردن نیاز دارند و برنده شدن و جایزه گرفتن در یک بازی چیزی است که آنها را به سمت یادگیری بهتر هدایت می‌کند؛ کاری که لزوما در یک کلاس بزرگسال جواب نمی‌دهد.

در هنگام نوشتن Lesson Plan، به این جزئیات هم توجه داشته باشید!

تدریس زبان انگلیسی

 نکته پنجم: به شاگردان خود این اطمینان را بدهید که همیشه پشتیبان آنها هستید.

جدا از تدریس زبان انگلیسی، یک شاگرد در هر کلاسی نیاز دارد که بداند معلم همیشه هوای او را دارد.

برای نمونه، تمرین کردن زبان انگلیسی به صدای بلند خیلی خوب است اما تا جایی که باعث نشود نقاط ضعف و اشتباهات شاگرد در جمع زبان آموزان دیگر بیش از حد آشکار شود.

بهترین راه برای رفع اشکالات ساختاری زبان آموزان در یک کلاس گروهی این است که آنها تا حد امکان خودشان اشکالات خود و یکدیگر را بگیرند و رفع اشکال‌هایی که خودتان انجام می‌دهید خطاب به کل کلاس باشد نه یک نفر خاص. این کار خود از ناامید و بی انگیزه شدن زبان آموزان تا حد زیادی جلوگیری می‌کند.

این تنها یک مثال کوچک بود از اینکه شاگردان در محیطی پیشرفت می‌کنند که در آن احساس امنیت و اعتماد به نفس داشته باشند و مسئولیت ایجاد چنین محیطی تا حد فراوانی به عهده شماست!

نکته ششم: روی مهارت های مدیریت کلاس (Classroom Management) خود کار کنید.

حتما در دوره های آموزش تدریس زبان انگلیسی مثل TTC درباره Time management و Classroom Management زیاد شنیده‌اید.

اما چطور می‌توان اینها را در عمل پیاده سازی کرد؟

مدیریت صحیح کلاس و برخورد صحیح با مسائلی مثل شیطنت‌های زبان آموزان یا بی‌نظمی‌ها اهمیت فراوانی در تدریس زبان انگلیسی دارد. البته همه می‌دانیم که اگر زبان آموزان واقعا به دنبال یادگیری باشند، چنین مشکلاتی معمولا پیش نخواهد آمد.

واقعیت این است که در کلاس های زبان نمی‌توان به زور شاگردها را سر جای خود نشاند و وادارشان کرد که به حرف‌های شما گوش کنند! اگر هم در عمل امکان چنین کاری وجود داشته باشد، یادگیری خاصی اتفاق نخواهد افتاد چون زبان آموز انگیزه‌ای برای آموختن ندارد.

پس چه باید کرد؟

کلاس های شما هرچه سرگرم‌ کننده‌تر و چالش برانگیز‌تر باشند زبان آموزان را بیشتر با درس و فعالیت‌های کلاسی درگیر کرده و در نتیجه شما هم در زمینه مدیریت کلاس مشکلات کمتری خواهید داشت. کافی است علاقه‌ها، انگیزه‌ها و نوع یادگیری آنان را به دقت شناسایی کنید و برای مثال بدانید شاگردان شما از نوع Kinesthetic هستند یا Analytic تا فعالیت‌های کلاسی را با توجه به نوع یادگیری آنها تهیه کنید.

نکته هفتم: در تدریس زبان انگلیسی خلاق و ایده پرداز باشید.

بعد از آنکه Lesson Plan خود را به بهترین شکل تهیه کردید و شروع به پیاده سازی برنامه آموزشی به شکل دقیق و مو به مو کردید، باز هم گاهی کلاس حالتی خشک و یکنواخت پیدا می‌کند. همه چیز ساده و کلیشه‌ای شده و شاگردان هم از قبل می‌دانند چه اتفاقاتی قرار است سر کلاس بیفتد.

در اینجا باید یک کار مهم انجام دهید: طراحی Lesson Plan از نو!

همیشه سعی کنید تا حد امکان به صورتی غیر قابل پیش بینی به تدریس زبان انگلیسی بپردازید. از ویدیوها و عکس هایی استفاده کنید که داخل کتاب اصلی نیستند. فعالیت‌ها را با هم جابجا کنید. برای تدریس یک گرامر خاص، موضوع اصلی کتاب را کنار بگذارید و از راه دیگری وارد شوید. این کار هم کلاس را برای شاگردان جذاب‌تر کرده و هم به آنان این پیام را می‌رساند که با غیبت کردن چیزی بیش از محتوای داخل کتاب درسی را از دست خواهند داد.

تدریس زبان انگلیسی

نکته هشتم: هویت منحصر به فرد خود را داشته باشید!

حدود 30 سال پیش، استادان زبان انگلیسی منابع چندان متنوعی برای تدریس در اختیار نداشتند و به همین خاطر همه چیز محدود بود به یکی دو کتاب آموزشی و یک دیکشنری. اما امروزه با ظهور اینترنت و پیشرفت تکنولوژی همه جا آنقدر کتاب، جزوه، برنامه درسی، بازی، فعالیت کلاسی و پرزنتیشن‌های PowerPoint پیدا می‌شود که دیگر انتخاب یکی از آنها کار آسانی نیست.

از کجا باید بدانیم کدام یک از این متریال‌های آموزشی برای اهداف و کلاس های ما مناسب‌تر هستند؟

پیشنهاد ما این است که سایت‌های معتبر را ببینید، تحقیق خود را انجام دهید، با همکاران خود گفتگو کنید و سپس در منابع آموزشی مورد نظر با توجه به شاگردان خود تغییر ایجاد کنید. متریال‌های آموزشی داخل اینترنت معمولا با توجه به فرهنگ ایرانی طراحی نشده‌اند و این شمایید که می‌توانید با توجه به موضوعات روز، علاقه‌های خاص زبان آموزان و ویژگی‌های شخصیتی آنها منابع آموزشی را دستکاری کنید.

پیشنهاد دیگری هم داریم: سری به Idea Box موسسه زبان ایران اروپا بزنید. احتمالا ایده‌های فراوانی برای تدریس زبان انگلیسی مناسب زبان آموزان ایرانی پیدا خواهید کرد.

 نکته نهم: قوانین کلاس و انتظارات خود از زبان آموزان را برای آنها توضیح دهید.

این موضوع هم برای کلاس های کودک و نوجوان و هم برای کلاس های بزرگسالان اهمیت دارد. زبان آموزان باید به خوبی بدانند قرار است در کلاس چه کاری بکنند و در انتهای ترم به کجا باید برسند.

شما ممکن است بهترین Lesson Plan ممکن و قوی‌ترین متریال‌های آموزشی را در اختیار داشته باشید. اما تا وقتی که شاگردان شما ندانند که کجا هستند، به کجا می‌خواهند برسند و مهارت‌های زبانی آنها در انتهای ترم باید در چه سطحی باشند یادگیری خوب و موثری اتفاق نخواهد افتاد.

همیشه در ابتدای ترم برای زبان آموزان کاملا روشن کنید که هدف از برگزاری این ترم چیست، انتظار دارید چه تغییراتی در شاگردان اتفاق بیفتد و چه بایدها و نبایدهایی در کلاس شما وجود دارد. بسته به سطح کلاس، سن و روحیه دانشجویان این قوانین و اهداف می‌توانند متفاوت باشند.

نکته دهم: همیشه جلسات کلاس‌های خود را دوباره ارزیابی کنید.

بعد از اجرا کردن PPP، نوبت مرحله آخر یعنی Assessment می‌رسد.

این بحث دو جنبه دارد. جنبه یکم آن Self-Assessment است: بعد از هر جلسه یا هر چند جلسه، آنچه در کلاس اتفاق افتاد را مرور کنید. آیا به اهداف خود رسیدید؟ چقدر در پیاده سازی Lesson Plan خود موفق بودید؟ آیا موردی بود که بهتر بود جور دیگری انجام می‌دادید؟ شاید با توجه به تجربه‌ای که به دست آورده‌اید بتوانید در جلسه بعدی همان کارها را موثرتر و قوی‌تر انجام دهید!

ارزیابی نه تنها توسط خود شما، بلکه باید توسط سوپروایزرها هم انجام شود که به آن Clinical Supervision می‌گوییم. همانطور که وقتی احساس می‌کنید بیمار شده‌اید به سراغ دکتر می‌روید و می‌خواهید برای شما آزمایش نوشته و دارو تجویز کند، از سوپروایزرها هم بخواهید که کلاس‌های شما را Observe کرده و برای رفع مشکلات احتمالی راهکار ارائه دهند.

در انتها…

پیشنهاد آخر ما به شما، ساختن نوعی Portfolio یا تعدادی نمونه کار است. برای مثال اگر گرامر Present Perfect را به پنج روش مختلف درس داده‌اید و سه تای آنها موفق‌تر بوده‌اند، Lesson Plan های موفق را به شکل مکتوب در جایی بایگانی کرده و آن را با همکاران خود هم به اشتراک بگذارید!

برای کسب اطلاعات بیشتر، پیشنهاد می‌کنیم Must-Read های تدریس زبان انگلیسی را هم مطالعه کنید:

The Practice of English Language Teaching by Jeremy Harmer

Learning Teaching by Jim Scrivener

Teaching by Principles by H. Douglas Brown

Teaching and Learning in the Language Classroom by Tricia Hedge

Second Language Learning and Language Teaching by Vivian Cook

Task Based Language Teaching by Rod Ellis

مثل همیشه منتظر دیدن نظرات و تجربیات شما هستیم!

 

 

 

 

 

 

 

راه هایی برای فعال بودن در کلاس های زبان انگلیسی

در این مقاله می‌خواهیم راه هایی عملی و متفاوت برای فعال بودن در کلاس های زبان انگلیسی به شما معرفی کنیم. اما قبل از هر چیز…

چه زبان آموز باشید و چه استاد زبان، حتما در کلاس زبان انگلیسی دیده‌اید که یکی از شاگردان نسبت به بقیه کم حرف‌تر است.

این زبان آموز معمولا تمایلی به شرکت در بحث ها ندارد و حتما باید مستقیما از او سوالی پرسیده شود تا چیزی بگوید.

شاید هم این شخص، خود شما باشید.

البته که امیدواریم هیچ زبان آموزی در هیچ کلاسی در چنین شرایطی نباشد، اما اگر شما هم چنین مسئله ای دارید، احتمالا به خود گفته‌اید که:

“من در مورد خیلی از مباحث و موضوعات نظر ندارم! چکار باید بکنم؟ آیا زبان من خیلی ضعیف است؟”

“ضعیف بودن زبان” می‌تواند به شکل‌های بسیار متفاوتی تعبیر شود. شاید به اندازه کافی کلمه بلد نیستید و دایره واژگان (Vocabulary) شما محدود است. شاید گرامر شما ضعیف است و به خاطر ترس از اشتباه ترجیح می‌دهید در بحث ها شرکت نکنید. شاید ذاتا آدم کمرویی هستید و به اشتباه کم حرف بودن خود را به حساب ضعیف بودن زبانتان می‌گذارید. و شاید هم درباره موضوع مورد بحث نظر خاصی ندارید و نمی‌دانید چه باید بگویید.

برای پیدا کردن ریشه مشکل و ارائه یک راه حل عملی برای فعال بودن در کلاس های زبان، لازم است بدانیم که ارتباط بین دو یا چند نفر به وسیله یک زبان خارجی مثل انگلیسی چطور برقرار می‌شود.

چگونه در کلاس زبان فعال باشیم؟

زبان تنها وسیله ارتباطی و انتقال معنا نیست، بلکه عوامل مهم دیگری هم در درک و انتقال مفاهیم تاثیر گذار هستند. در واقع انتقال معنا و بیان آنچه که شما به آن می اندیشید پروسه پیچیده‌ای از لحاظ زبان شناسی است و فاکتورهایی چون اطلاعات، عقیده و ارتباط مناسب نقش مهمی در انتقال موضوع دارند.

در این مقاله کوتاه، چهار فاکتور اصلی ارتباط کلامی که به اصطلاح به آنها LIPR گفته می‌شود را جهت فعال بودن در کلاس های زبان با هم بررسی خواهیم کرد.

فعال بودن در کلاس های زبان

1- زبان (Language):

فارغ از هر بحثی، واضح است که برای یک ارتباط کلامی مناسب ابتدا باید کلامی مشترک داشت. اگر شما به زبان فرانسوی صحبت کنید و شنونده شما مسلط به زبان چینی باشد طبیعتا یک ارتباط مناسب هرگز شکل نخواهد گرفت. اما میزان تسلط شما بر زبان مورد نظر، تنها یکی از فاکتورهای برقراری ارتباط مناسب محسوب می‌شود.

2- اطلاعات (Information):

میزان اطلاعات شما در مورد موضوعات مختلف، معمولا تسلط شما را در مورد موضوع بالا برده و در نتیجه شما بهتر و مسلط تر صحبت خواهید کرد.

گاهی اگر در مورد موضوعی تسلط قابل قبولی ندارید، شاید مشکل اینجاست که اطلاعات شما بسیار ناچیز است. ببینید به فارسی در مورد این موضوع چقدر می توانید صحبت کنید؟ (امتحان کنید!)

واضح است وقتی که یک بحث در مورد موضوع مورد علاقه و یا رشته تخصصی شما باشد شما با فراغ بال و قدرت بیشتری صحبت خواهید کرد. یکی از راههای افزایش تسلط شما به زبان انگلیسی، افزایش اطلاعات شما نسبت به موضوعات گوناگون از طریق مطالعه آزاد و دیدن فایل های آموزشی در موضوعات مختلف به زبان انگلیسی است.

3- دید و نظر نسبت به موضوع (Perspective):

تا بحال برای شما پیش آمده که در مورد موضاعات حتی بسیار رایج و بحث برانگیز هیچ عقیده و نظری نداشته باشید؟ به عبارت دیگر خودتان ترجیح داده باشید حرفی نزنید؟

حتی ممکن است درباره آن موضوع مطالعه هم کرده باشید، اما داشتن اطلاعات خام کمکی به شما نکرده است!

چگونه باید نظر ساخت؟ آیا این کار ممکن است؟ اساسا در ذهن همه ما باکس های آماده ای برای ابراز نظر و عقیده وجود ندارد. در نتیجه شما گاهی حتی نظر خودتان را هم نمی‌دانید!

در مورد موضوعاتی چون وضعیت بد اقتصادی یا آلودگی هوا به جز داشتن اطلاعات که هر دو بد یا خیلی بد است نظر واضحی دارید. اما در مورد جنگ داخلی سوریه چطور؟ شما اطلاعات دارید اما شاید نظر دقیقی نداشته باشید.

واقعیت این است که در بسیاری از اوقات، عقیده شما وابسته به عقاید دیگران است. یعنی با شنیدن و مهم تر از آن شما با صحبت کردن متوجه نظر شخصی خودتان می شوید و این یک پروسه روشن و از پیش آماده نیست بلکه پردازشی است که معمولا در لحظه اتفاق می افتد.

اما باید چکار کرد تا بتوان در مورد موضاعات مختلف نظر داشت؟

4- پاسخ روشن است و کوتاه: صحبت کنید!

با بیشتر صحبت کردن به شکل معجزه آسایی متوجه نظر و عقیده خود خواهید شد. به یاد داشته باشید عقیده شما از قبل آماده نیست بلکه نیاز به ساخته شدن دارد و این اتفاق معمولا در لحظه می افتد. صحبت کردن همچنین باعث می‌شود حرف های دیگران را بشنوید. گوش کردن به افکار و عقاید دیگران، به ساخته شدن نظرات شما کمک بزرگی می‌کند.

5- ارتباط  اجتماعی و غیر کلامی (Rapport):

علاوه بر زبان، اطلاعات و عقیده، شما به یک فاکتور کلیدی دیگر نیاز دارید که ارتباط دوستانه یا به اصطلاح Rapport نام دارد. گفتگو و تبادل نظر موثر اساسا در یک محیط دوستانه اتفاق می‌افتد. پس قبل از هر چیزی در صحبت های خود به دنبال ایجاد یک فضای دوستانه و سازنده باشید.

به عنوان مثال، “دست دادن” یکی از ابزارهای ایجاد یک ارتباط دوستانه است. دست دادن شاید به نظر ما صرفا نشانه ملاقات یک شخص برای نخستین بار باشد، اما در بسیاری از فرهنگ ها نشانه “توافق و نهایی شدن یک معامله” است. Rapport مهم است، برای نمونه اگر فیلم معروف Django Unchained را دیده باشید، می‌دانید که اصرار یکی از طرفین به دست ندادن بعد از معامله، به کشته شدن کلی آدم منجر شد (اگر هم ندیده‌اید پیشنهاد می‌کنیم حتما ببینید)!

فعال بودن در کلاس های زبان

“تا وقتی باهام دست نداده باشی هیچ کدوم از اون کاغذها و قول و قرارها یه پاپاسی هم ارزش ندارن!” – کالوین کندی

دقت کنید شما یک شبه به تمامی این مهارت ها مسلط نخواهید شد. پیشرفت شما در یک پروسه نسبتا طولانی اما بسیار امیدوار کننده اتفاق خواهد افتاد و لذت برقراری یک ارتباط قدرتمند شما را به ادامه این راه امیدوار خواهد کرد.

پیشنهاد ما در پاسخ به این سوال که چگونه در کلاس زبان بهترین باشیم، شرکت منظم در کلاس های جانبی رایگان موسسه مخصوصا بحث آزاد،  TED Talk و TNT است. این کلاس ها نه تنها در یاد گرفتن کلمات و اصطلاحات جدید، نکات گرامری و روان بودن در مکالمه (Fluency) به شما کمک می‌کنند بلکه در هر چهار مورد ذکر شده در بالا مخصوصا ارتباط جهت فعال بودن در کلاس های زبان بسیار موثر هستند.

موفق باشید!

 

10 روش عملی برای انگلیسی فکر کردن

حتما معلم زبان انگلیسی شما سر کلاس بارها گفته که برای مکالمه انگلیسی، باید “انگلیسی فکر کردن را یاد بگیرید”.

منظور اصلی از انگلیسی فکر کردن، این است که هنگام گوش کردن به دیگران و صحبت با آنها، هیچ گونه ترجمه کردنی نباید در ذهن شما اتفاق بیفتد.

شما باید انگلیسی را به انگلیسی متوجه شوید و به انگلیسی جواب دهید. برای فهمیدن حرف‌های بقیه، به هیچ وجه نیازی نیست آنها را در ذهن خود به فارسی برگردانید. برعکس این کار هم اشتباه است، یعنی در هنگام صحبت قرار نیست افکار خود را به انگلیسی ترجمه کرده و سپس شروع به صحبت کنید، بلکه مهم است از همان ابتدا به انگلیسی فکر کرده و همان افکار را مستقیما به زبان بیاورید.

البته متوجهیم که این کار به این سادگی‌ها نیست، مخصوصا اگر در ابتدای مسیر یادگیری زبان انگلیسی باشید. ادامه مطلب

12 نکته برای موفقیت در اسپیکینگ آیلتس (IELTS Speaking)

بخش اسپیکینگ آیلتس (IELTS Speaking) یکی از مهم‌ترین و شاید پر استرس ترین بخش های آزمون آیلتس باشد. هر جا که صحبت از امتحان شفاهی باشد چه در آیلتس و چه در آزمون‌های بین المللی دیگر و حتی امتحان های شفاهی آخر ترم در موسسه ایران اروپا، داوطلبان نگران می‌شوند.

البته که حق هم دارند. افراد بسیاری بوده‌اند که با وجود دانش بالا و عملکرد قابل قبول در بخش های کتبی آزمون، نتوانسته‌اند نمره مورد نظر خود را در بخش Speaking کسب کنند و به همین خاطر از رسیدن به نتیجه مورد نظرشان باز مانده‌اند.

12 نکته موفقیت در آزمون اسپیکینگ آیلتس:

در این نوشته، به 12 نکته کلی اشاره می‌کنیم که شما را در این مواقع بسیار یاری خواهند کرد. چه به دنبال گرفتن IELTS باشید چه TOEFL و چه PTE، با توجه به دانش فعلی خود و با رعایت این نکات می‌توانید نمره اسپیکینگ (Speaking) خیلی بهتری بگیرید.

نکته 1: رسمی باشید!

امتحان آیلتس یک امتحان کاملا رسمی است و مدرک آن هم برای اهداف تحصیلی و شغلی کاربرد دارد. به همین علت، مهم است که در زمان مصاحبه اسپیکینگ آیلتس کاملا جدی باشید و فکر کنید در حال انجام یک مصاحبه شغلی هستید. شوخی کردن با شخص آزمون گیرنده، چندان فکر خوبی نیست و ممکن است به کم شدن نمره شما منجر شود.

نکته 2: در اسپیکینگ آیلتس جواب‌های کامل بدهید!

بازه زمانی 11 تا 14 دقیقه‌ای بخش اسپیکینگ آیلتس، فرصتی است در اختیار شما که درباره کل زندگی‌تان صحبت کنید. پس بهتر است به هر سوالی که از شما پرسیده می‌شود به کامل‌ترین شکل ممکن جواب دهید. برای نمونه، مثالی بسیار ساده می‌زنیم:

آزمون گیرنده در همان ابتدای کار احتمالا از شما خواهد پرسید اهل کجا هستید.

می‌توانید بگویید: Tehran.

آیا برای آزمون گیرنده واقعا اهمیتی دارد که بداند از کدام شهر آمده‌اید؟ آزمون گیرنده می‌خواهد انگلیسی صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن شما را ببیند. پس بگویید:

.I come from the capital of Iran, Tehran

نکته 3: مودب باشید!

موفقیت در Speaking آیلتس

منظور این نیست که خدای نکرده ما به شما می‌گوییم بی ادب!

انگلیسی زبان‌ها در هنگام صحبت کردن آنقدر مبادی آداب هستند که جمله‌ای مثل “Bring me some water, please” به نظر آنها کاملا گستاخانه است، در حالی که این حرف در زبان فارسی به نظر کاملا عادی می‌آید.

برای مثال اگر در هنگام مصاحبه سوالی را متوجه نشدید، به جای عبارت‌هایی مثل “?What” یا “?Sorry” حتما از Could you یا Would you استفاده کنید و بگویید:

?Excuse me, could you repeat your question, please

نکته 4: حرکات فیزیکی خود را کنترل کنید!

حرکات فیزیکی شما، صدا، اعتماد به نفس و صحبت کردن شما را تحت تاثیر قرار داده و روی ذهن شخص امتحان گیرنده هم ممکن است اثر مثبت یا منفی بگذارند.

برای مثال، از دست به سینه نشستن، لمس کردن صورت، دست زیر چانه گذاشتن و … خودداری کنید. آرام و راحت سر جای خود بنشینید و امتحان را تمام کنید!

نکته 5: واضح صحبت کنید.

تا می‌توانید تک تک کلمات را به شکل صحیح و واضح ادا کنید تا شخص آزمون گیرنده کاملا متوجه آنها بشود. به یاد داشته باشید که لهجه شما کوچکترین تاثیری در نمره شما ندارد. چه امریکن صحبت کنید، چه بریتیش و حتی چه مثل هندی‌ها، نمره شما کوچکترین تغییری نخواهد کرد. این را هم به یاد داشته باشید که تلفظ (Pronunciation) و لهجه (Accent) دو مقوله جدا از هم هستند که اولی برای موفقیت در بخش اسپیکینگ آیلتس خیلی مهم است. پس اگر فکر می‌کنید دارید کلماتی را به اشتنباه تلفظ می‌کنید، حتما قبل از آزمون روی آنها کار کنید!

نکته 6: از کلمات بیش از حد ساده استفاده نکنید.

وقتی دارید برای آزمونی مثل آیلتس آماده می‌شوید، حتما انگلیسی شما به جایی رسیده است که فرق بین good و excellent را بدانید! حتما برای توصیف اتفاقات، احساسات و نظرات خود از صفت ها و قیدهای پیشرفته تر استفاده کنید. برای اطلاعات بیشتر، نوشته قبلی ما را درباره عدم استفاده از very بخوانید!

نکته 7: کمی بلندتر صحبت کنید!

نه تنها برای آنکه شخص آزمون گیرنده حرف شما را بهتر بفهمد باید بلندتر صحبت کنید، بلکه از آنجا که در بخش اسپیکینگ آیلتس صحبت های شما ضبط می‌شود و آزمون گیرنده دیگری هم حرف‌های شما را گوش خواهد کرد، لازم است صدایتان به خوبی شنیده شود.

موفقیت در Speaking آیلتس

در آزمون PTE هم که خبری از شخص آزمون گیرنده نیست و همه چیز ضبط می‌شود. پس در اینجا هم باید بلند صحبت کرد!

نکته 8: سرعت خود را تنظیم کنید!

نه بیش از حد سریع حرف بزنید که دچار اشتباهات ناخواسته شوید، نه آنقدر آهسته که آزمون گیرنده فکر کند تسلط لازم را ندارید! با سرعتی متوسط صحبت کنید و آرامش داشته باشید.

نکته 9: درباره کلمات غیر انگلیسی توضیح بدهید!

غذای مورد علاقه تان چیست؟ اگر پیتزاست که احتمالا مشکلی نخواهید داشت. ولی اگر می‌خواهید درباره قرمه سبزی صحبت کنید، مطمئن باشید شخص امتحان گیرنده آشنایی چندانی با آن ندارد.

پس بگویید:

My favorite food is a traditional Iranian dish called “Ghormeh Sabzi”. It contains meat, dried lime and some vegetables. Ghormeh Sabzi is a common all around the  country and is served with rice

نکته 10: در IELTS Speaking از این شاخه به آن شاخه نپرید!

هر سوالی که از شما می‌شود را به اندازه کافی پاسخ دهید. کامل صحبت کردن به این معنی نیست که موضوع اصلی را رها کرده و به سراغ مسائل حاشیه‌ای بروید. روی سوال تمرکز کنید و فقط به مسائل اصلی مرتبط با ان بپردازید.

نکته 11: از اصطلاحات خیابانی و Slang ها استفاده نکنید.

در راستای رعایت نکته 1 (رسمی صحبت کردن) باید بگوییم که Police رسمی است و Cop اصطلاح خیابانی! Items رسمی است و Stuff خیابانی! همیشه در بخش اسپیکینگ آیلتس از کلمات استاندارد و ترجیحا نوشتاری تر استفاده کنید.

نکته 12: از حفظ صحبت نکنید!

قطعا در کلاس های آیلتس کلی تکنیک یاد گرفته‌اید یا یاد خواهید گرفت درباره این که چه چیزی را باید بگویید و چه چیزی را نباید بگویید، ساختار جمله‌های شما چطور باید باشند، چطور باید صحبت های خود را شروع کرده و به اتمام برسانید. البته همه این تکنیک ها خوب و به درد بخور هستند.

ولی مهم‌تر این است که شخص آزمون گیرنده احساس نکند که دارید چیزی که از قبل حفظ کرده‌اید می‌گویید. جواب های شما در بخش اسپیکینگ آیلتس باید طبیعی، روان و غیر تکراری باشند.

موفقیت در Speaking آیلتس

این نکات بسیار کلی و عمومی بودند و تقریبا در هر آزمون انگلیسی که بخش Speaking داشته باشد کاربرد دارند. اما برای آنکه گرفتن بالاترین نمره را در بخش اسپیکینگ آیلتس خود تضمین کنید، توصیه می‌کنیم حتما با متخصصان دپارتمان آیلتس ایران اروپا مشورت کنید!

پیشنهاد ویژه ما، شرکت در آزمون آزمایشی آیلتس در آموزشگاه زبان ایران اروپا است. شرکت در این آزمون ماک آیلتس آن هم در بهترین موسسه زبان کشور، این امکان را به شما می‌دهد که قبل ازشرکت در آزمون آیلتس (که چندان هم ارزان نیست) با صرف هزینه‌ای ناچیز با نقاط قوت و ضعف خود کاملا آشنا شده و بدانید باید برای گرفتن بالاترین نمره در آزمون آیلتس باید چه کار کنید!

موفق باشید!

چطور استفاده از very را در زبان انگلیسی به حداقل برسانیم؟

اگر در کلاس‌ های زبان انگلیسی شرکت می‌کنید، چه استاد باشید و چه زبان آموز، به احتمال خیلی زیاد در هر جلسه حداقل چندین بار از کلمه very استفاده می‌کنید.

استفاده از کلمه very اشتباه نیست. کار عجیبی هم نیست چون تمام آدم‌های دنیا که به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند همین کار را انجام می‌دهند.

نکته اصلی در استفاده بیش از حد از very این است که نوشته‌ها یا صحبت‌های شما را تا حدی خسته کننده و حوصله سربر کرده، در آزمون‌ های بین المللی زبان انگلیسی مثل آیلتس امتیازآور نیست و اگر سطح شما متوسط به بالا باشد احتمالا به گوش استاد شما هم خوشایند نخواهد بود: در سطوح B1 به بالا کلماتی مثل freezing یا exhausted را یاد گرفته‌اید، پس استفاده از کلماتی مثل very cold یا very tired چندان مناسب نیست.

برای این مواقع، در زبان انگلیسی صفت‌هایی وجود دارند که strong adjective نام داشته و معنا و مفهوم کلمه very به نوعی داخل آنها پنهان است و به همین خاطر دیگر نباید very به همراه آنها استفاده شود.

استفاده از strong adjective ها این ویژگی را دارد که می‌توانید منظور خود را خیلی دقیق‌تر منتقل کنید و صحبت کردن شما هم برای مخاطبانتان بسیار جذاب‌تر خواهد بود.

در اینجا می‌خواهیم به تعدادی از این صفت‌ها اشاره کنیم تا بتوانید با استفاده از آنها انگلیسی را به شکلی متفاوت صحبت کنید!

Very Rude

می‌دانیم که rude در زبان انگلیسی یعنی بی ادب و گستاخ. Impolite هم به همین معنی است. اما فکر کنید به شخصی واقعا گستاخ برخورده‌اید که در زندگی‌اش بویی از تربیت نبرده و ادبیات مورد استفاده‌اش به شدت چندش آور و خیابانی است. در چنین مواقعی کلمه “بی ادب” چندان کافی به نظر نمی‌آید!

می‌توانید از کلمه vulgar استفاده کنید.

.They kept on telling vulgar jokes, so I left the room

Very Short

منظور از کوتاه، قد آدم‌ها نیست! هر وقت خواستید درباره یک آدم قد کوتاه صحبت کنید، بهتر است از short استفاده نکرده و این بار به سراغ very بروید، برای مثال بگویید He’s not very tall.

اما وقتی می‌خواهید درباره یک “گفتگوی خیلی کوتاه” یا “توضیح خیلی کوتاه” صحبت کنید، بهترین انتخاب شما کلمه brief است.

.The manager gave us a brief explanation about the business meeting ahead

Very Boring

دو نوع آدم حوصله سربر داریم. یا طرف ما آدمی خیلی معمولی است یا اینکه وقتی شروع به صحبت کردن می‌کند، همه از اتاق فرار می‌کنند چون هیچ کس دوست ندارد پای حرف این آدم بنشیند.

به حداقل رساندن استفاده از very در زبان انگلیسی

یکی از کلمات خوب برای توصیف این آدم‌ها، dull است. به این هم توجه داشته باشید که dull معنی stupid یا احمق هم می‌دهد، پس در استفاده از آن دقت فراوانی داشته باشید!

.He’s rather dull. No one would enjoy his company

Very Good

این یکی از عبارت‌های بسیار پرکاربرد در زبان انگلیسی است که خوشبختانه معادل‌های فراوانی دارد و استفاده از آن واقعا در هیچ سطحی قابل قبول نیست! واژه‌هایی مثل Great ،Excellent ،Wonderful و غیره وجود دارند که کار شما را در ابن مواقع خیلی راحت می‌کنند. اگر هم می‌خواهید از واژه‌ای واقعا خاص و تاثیرگذار استفاده کنید، کلمه Superb هم انتخابی عالی است.

!Your cooking skills are superb 

Very cold

یکی از روزهای وسط زمستان را در یک شهر سردسیر تصور کنید. این که بگوییم بیرون “خیلی سرد است” کمی ناکافی به نظر می‌رسد. بیرون “یخبندان” است! هر وقت خواستید روی سرمای هوا خیلی تاکید کنید، از کلمه Freezing استفاده کنید!

به حداقل رساندن استفاده از very در زبان انگلیسی

.Put your overcoat on! It’s freezing out there

Very Hot

در اینجا باید دقت کنید به اینکه دارید درباره هوا صحبت می‌کنید یا یک نوشیدنی یا مایع داغ! در اینجا دو انتخاب دارید:

.It is scorching at noon. Let’s go shopping in the evening

!Let the tea cool down! It’s scalding

Very Hungry

در زبان فارسی هم دو نوع “گرسنه بودن” داریم. یکی اینکه “خیلی گرسنمه” و یکی اینکه “همین الان می‌تونم یه گاو درسته رو قورت بدم!”. اگر می‌خواهید روی گرسنه بودنتان تاکید زیادی کنید، انتخاب های بهتری از جمله I am very hungry وجود دارند. کلمه‌های starving و ravenous دو تا از این انتخاب‌ها هستند.

.I hadn’t eaten for a whole day, so I was starving to death

!What’s for dinner? I’m ravenous

کلمه ravenous به قصدهای دیگری هم به کار می‌رود، مخصوصا اگر منظورتان این باشد که به چیز خاصی علاقه خیلی زیادی دارید. برای مثال می‌توانید بگویید:

!I’m ravenous about reading. You never see me without a book in my hand

Very Slow

تابحال شنیده‌اید که می‌گویند فلان شخص مثل لاک پشت کار می‌کند؟ خب، انگلیسی زبان‌ها ترجیح می‌دهند در این مواقع موضوع را به حلزون ربط دهند!

به حداقل رساندن استفاده از very در زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی به حلزون‌های بدون لاک می‌گویند Slug و صفت Sluggish هم به معنی “خیلی کند” است.

.The new employee is sluggish. He needs to learn how to speed things up

Very Fast

به جای آنکه بگویید فلان آدم خیلی سریع است یا فلان ماشین سرعت خیلی بالایی دارد، می‌توانید از صفت Rapid استفاده کنید.

.The prices are going up rapidly

Very Tired

در انتهای یک روز کاری، همه خسته هستیم و خسته بودن بخشی از زندگی روزمره است! پس Very Tired نمی‌تواند مطلب را آنطور که باید به شنونده منتقل کند.

یکی از معمول‌ترین و قدرتمندترین Strong Adjective ها برای منتقل کردن این منظور، Exhausted است. Exhausted یعنی اینکه دیگر نمی‌توانید چشمانتان را باز نگه داشته و همین الان است که از از خستگی روی زمین بیفتید!

.Having walked for 8 hours in the woods, every one was exhausted

Very Poor

اگر روزی در یک کشور انگلیسی زبان در حال زندگی بودید و کسی خواست از شما پول قرض بگیرد، کافی است بگویید “I’m destitute”! با این کار طرف مقابل نه تنها بیخیال پول قرض کردن از شما خواهد شد بلکه احتمالا پولی هم از جیب خودش به شما خواهد داد!

انتخاب دیگر هم استفاده از واژه Broke است.

!I have been unemployed for 6 months. I am destitute

Very Rich

اگر خودتان را ثروتمند می‌دانید یا با آدم‌های پولدار رفت و آمد دارید، حتما می‌دانید که پولدار داریم تا پولدار!

به حداقل رساندن استفاده از very در زبان انگلیسی

آدم‌های پولداری در ایران هستند که ماشین‌های ژاپنی یا کره‌ای دارند. آدم‌‎های پولدارتری داریم که بنز یا ب ام و های لوکس دارند اما آنها را گذاشته‌اند برای مهمانی یا مسافرت و کارهای روزمره را با همان ماشین ژاپنی شان انجام می‌دهند. باز هم آدم‌های پولدارتری هستند که روزها با لامبورگینی توی خیابان‌ها می‌چرخند و آن رولزرویس خاص را گذاشته‌اند توی پارکینگ برای شب عروسی پسرشان!

اگر صحبت از ثروتمند بودن است، می‌توانید از کلمه rich استفاده کنید. اما اگر درباره جف بزوس (مدیر عامل آمازون) صحبت می‌کنید، می‌توانید بگویید:

.Jeff Bezos is wealthy. His net worth is over 135 billion dollars

کلمات دیگر

Strong Adjective ها در زبان انگلیسی زیاد هستند و می‌توانید با یک جستجوی ساده در گوگل خیلی از آنها را پیدا کنید. برای مثال به جای Very Happy از Jubilant، به جای Very Worried از Anxious، به جای Very Thirsty از Parched، به جای Very Dirty از Filthy و به جای Very Clean از Spotless استفاده کنید.

نکته تکمیلی 1:

همانطور که در بالا گفتیم، به همراه Strong Adjective ها نباید از Very استفاده کنید. اما اگر دوست دارید باز هم روی Strong بودن آنها تاکید بیشتری داشته باشید، یکی از انتخاب‌های خوب قید Absolutely است.

!His Apartment was absolutely filthy! I wonder how they could eat in that place

?I’m absolutely parched! Is there anything to drink

البته قیدهای فراوان دیگری هم وجود دارند که هر یک برای استفاده با یک صفت مشخص مناسبند. کتاب‌هایی مثل Oxford Word Skills و Vocabulary for Advanced پر از این Collocation های جذاب هستند که مطالعه آنها را حتما به شما توصیه می‌‎کنیم.

نکته تکمیلی 2:

ما در زبان فارسی از عبارت “خیلی” خیلی استفاده می‌کنیم و به همان شکل آن هر جا دوست داشتیم به Very برمی‌گردانیم! در حالی که در زبان انگلیسی very تنها قبل از صفت ها و قیدها استفاده می‌شود.

برای مثال، برای جمله‌ای مثل “من مادرم را خیلی دوست دارم”، بسیاری از زبان آموزان تازه کار به اشتباه Very را قبل از فعل به کار می‌برند. اما درست است که بگوییم:

.I like my mother a lot

اگر هم خواستید حتما از very استفاده کنید، بگویید:

.I like my mother very much

بعضی وقت ها هم از ” خیلی” به معنی “بیش از حد” استفاده می‌کنیم. برای مثال، اگر بخواهیم بگوییم “این چای برای نوشیدن بیش از حد داغ است”، استفاده از Very دیگر معنا ندارد. به جای آن، باید از Too استفاده کنید.

.This tea is too hot to drink

به چه موردی اشاره نشد؟ شما چه Strong Adjective های دیگری بلد هستید؟  ما را از نظرات و تجربیات خود محروم نکنید!

تفاوت‌ بین انگلیسی امریکن و بریتیش

قبل از پرداختن به تفاوت بین انگلیسی امریکن و بریتیش، لازم است از پیشینه این دو نسخه از زبان انگلیسی بیشتر بدانیم: حتما می‌دانید که زبان انگلیسی در قرن‌های 16 و 17 میلادی توسط مردم اهل امپراطوری بریتانیا (که به آنها بریتیش می‌گوییم) به قاره آمریکا برده شد. به این نکته هم اشاره کنیم که […]