چند نکته مفید برای مکالمات تجاری به زبان انگلیسی – بخش دوم
در بخش اول این مطلب، چند نکته مفید برای مکالمات تجاری به زبان انگلیسی را مطرح کردیم که با استفاده از آنها میتوانید در محیط های رسمی و اداری با مشتریان و همکاران انگلیسی زبان خود ارتباط بهتری برقرار کنید. البته این موارد نسبتا ساده بودند و به کار گیری آنها نیازی به سطح بالایی از زبان انگلیسی نداشت.
در این نوشته، موضوع را با نکات بیشتری ادامه خواهیم داد.
نکته 5: Small Talk
Small Talk چیزی نیست که محدود به محیط های تجاری و اداری باشد. در هر محیط دیگری وقنی میبینیم افرادی هستند که نه به صورت جدی بلکه فقط به قصد وقت گذرانی با هم صحبت میکنند. به این نوع صحبت آنها Small Talk میگوییم.
Small Talk میتواند در یک مهمانی، داخل اتوبوس، در صف نانوایی، در سوپرمارکت یا هر جای دیگری اتفاق بیفتد.
در اینجا به شما یاد خواهیم داد چطور در یک محیط تجاری بتوانید به اصطلاح ” سر صحبت را باز کنید”:
?How’s business
?How has business been going
?What’s the business like
?What has business been like
دقت کنید که شاید در اینجا واقعا برای شما اهمیت چندانی نداشته باشد که بدانید وضعیت کسب و کار طرف مقابل چطور است! اما با پرسیدن همین سوال ساده میتوانید توجه طرف مقابل را به شکلی عالی جلب کرده و بعد از آن مکالمه را کلی ادامه دهید.
شخص مقابل ممکن است جواب های متفاوتی داشته باشد:
.The business is great! Thank you for asking
.It has been alright
.I’m having a very good month at my job. No difficulties
خب خیلی هم عالی! شاید هم اوضاع چندان خوب نباشد:
.It’s not great these days, my company is losing money
.Not so good, we have had a few bad months
.We are so busy this month so we have to work extra hours. There is no time to relax
در تجارت و کسب و کار، کاملا طبیعی اسیت که نخواهید طرف مقابل سر از کار شما دربیاورد:
.It’s the same old, same old
.Business is business
احتمالا میتوانید این دو جمله را به خوبی ترجمه کنید، اما به طور ساده باید بگوییم این جمله ها یعنی اینکه “فکر نکنم به تو زیاد مربوط باشه، نمیخوام در موردش حرف بزنم، بیا موضوع رو عوض کنیم!”
نکته 6: صحبت درباره سفر و پرواز
برای داشتن یک Small Talk موفق، راه دیگری هم وجود دارد؛ مخصوصا اگر مشتری یا همکار شما با هواپیما از شهر یا کشور دیگری آمده باشد.
چنین صحبت هایی میتوانند قبل از شروع جلسه یا در هنگام صرف ناهار یا نوشیدنی اتفاق بیفتند:
?How was the flight
?Was your journey OK
?Was your flight OK
در جواب، میتوان گفت:
.It was fine
.I slept the whole way
.Yes, it was long, but comfortable
.Yes, it was nice
.Not too comfortable
.The service was not good
نکته 7: صحبت درباره هتل
یکی دیگر از راههای برقراری ارتباط با طرف مقابل، پرسیدن درباره محل اقامت او است. مهمانان انگلیسی زبان شما معمولا در هتل اقامت دارند، پس میتوانید بپرسید:
?How is your hotel
سوال بسیار ساده است، اما به طرف مقابل نشان میدهد که شما برایش اهمیت قائل هستید. به همین خاطر او هم با شما ارتباط بهتری برقرار خواهد کرد.
این سوال معمولا به صحبت درباره موضوعات دیگری هم منجر خواهد شد، از جمله خدمات، میزان راحتی و موقعیت مکانی هتل.
.The breakfast is nice
.I have everything I need
.The staff is friendly
.The hotel is just 5 minutes away from a subway station
.It is very comfortable
?Is the hotel to your suiting
.It suits me just fine
.It suits me well enough
.I feel comfortable there
نکته 8: صحبت درباره استعفا و ترک شغل
اولین و مهمترین کلمهای که لازم دارید، quit است. حالتهای ساده، گذشته و Past Participle آن هم quit هستند. البته برای زمان های گذشته quitted هم صحیح است که چندان معمول نیست.
.This job is terrible. I quit
در صورتی که شغلتان خسته تان کرده و ادامهاش دیگر برای شما مقدور نیست، باید به رئیستان چنین چیزی بگویید. منظور از این جمله این است که “همین امروز و همین الان” استعفا میدهید. خداحافظ!
.I used to work for this company, but I quit 2 years ago
این یکی هم مربوط به میشود به حالت گذشته فعل quit.
نکته بعدی، عبارت Give notice است.
give Notice یعنی اینکه از مدتی قبل به کارفرمای خود خبر دهید که قصد استعفا دارید و احتمالا موقعیت شغلی بهتری بدست آوردهاید. در این صورت قبل از ترک شرکت همه کارهای خود را تحویل داده و بدون هیچ گونه دعوا و تنشی با مجموعه خداحافظی خواهید کرد:
.Mr. Philips, I would like to tell you that it’s been a pleasure working for this company. But I have found better opportunities and would like to give you a 1 month notice
.Today, I gave my boss a 1 month notice
عبارت رسمی تر و جدی تر، resign است. resign یعنی به خاطر اشتباهی که انجام دادهاید خودتان ترجیح میدهید از شرکتتان خداحافظی کنید قبل از آنکه شما را اخراج کنند! فعل resign برای سیاستمدارانی که بعد از یک رسوایی یا عملکرد نامناسب از مقام خود کنار میروند هم استفاده میشود. البته resign به صورت مثبت هم به کار میرود، مخصوصا اگر مقام بالایی در شرکت داشته باشید.
.He had to resign because of a scandal
.She handed in her resignation letter this morning
آخرین کلمه هم retire است. همانطور که به احتمال خیلی زیاد میدانید، افراد بعد از 30 تا 35 سال کار بازنشسته میشوتد که این هم نوعی “ترک کار” است.
.She retired years ago
.Meg is really enjoying her retirement
امیدواریم مطالب بالا برای شما سودمند بوده باشند. به زودی با بخش بعدی مطلب همراه شما خواهیم بود!
سلام
مطالب عالی با تشکر از شما برای خلاصه کردن جملات و رسوندن منظور کاربرد خوبی دارن
من که تازه میخواستم مکالمه تجاریم رو شروع کنم خیلی سختم بود خب زبان انگلیسی زبان دوم ما هست و یادگیریش ملزم به یک استاد و مربی خوب و آموزشگاه زبان خوب داره
عبارات و متن هایی که بعنوان مثاا برامون گذاشتید عبارات عامیانه ای هستند که حتما تو مکالمات کار میشن
من تو یک آژانس هواپیمایی مشغول بکار هستم تقریبا حدود ۶ماه اول که برای کار به کشورهای دیگه سفر میکردیم من فقط شنونده بودم که ببینم بقیه چطور باهم ارتباط برقرار میکنند و آژانسمون آموزشگاه زبان ایران اروپا رو بهم معرفی کردید که اساتید خوبی هم دارن
کتاب Market Leaders یکی از بهترین منبع هاست من ازش استفاده کردم خیلی جامع و کامل تهیه شده
من زبان آموز آموزشگاه زبان ایران اروپا بودم خوشبختانه تو شرکتی بین المللی استخدام شدم و اینکه تو رزومه ام نوشته بودم مکالمات تجاری خوبی دارم قبول شدم و فقط بخاطر شرکت تو کلاس های موسسه زبان ایران اروپاست