مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی چه هستند؟
مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی چیز تازه ای نیست، یادگیری زبان و مخصوصاً زبان انگلیسی تقریباً به یکی از دغدغههای بشر امروزی تبدیل شده است. ساعتها و روزهای متوالی در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی به دنبال یادگیری هستیم، یا در خانه وقت نسبتاً زیادی را برای تقویت زبان میگذاریم، فیلمهای آموزشی میبینیم، فایلهای آموزشی صوتی گوش میدهیم و صدها فعالیت دیگر تا این زبان را به نحو احسن یاد بگیریم.
در اینجا میخواهیم مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی را بررسی کنیم و اینکه چه چالشهایی بر سر یادگیری انگلیسی وجود دارد؟ در این مطلب به تفصیل دراینباره بحث خواهیم کرد و سعی میکنیم این مشکلات را ریشه یابی کنیم. در انتها را هحلی برای آن ارائه خواهیم داد، در انتها چند توصیه کوتاه برای یادگیری هر چه بهتر به شما ارائه میشود که میتوانید در مسیر یادگیری خود از آنها استفاده کنید.
مشکلات و چالش های یادگیری زبان:
این مشکلات و چالشها را به دستهبندی میکنیم و نقش هر یک را بهعنوان یکی از موانع یادگیری شرح میدهیم.
- اولین مورد مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی ؛ اشکال در سیستم آموزشی
محیط آموزشی در ایران چه در مقاطع پایین و چه دانشگاهها عامل به وجود آورندهٔ بسیاری از مشکلات برای دانش آموزان و دانشجویان است، در مقطع راهنمایی با شیوهٔ غلط آموزش و تأکید بر مهارت نوشتاری اولین جرقههای یادگیری یکزبان تازه را خاموش میکند، سیستم آموزشی یک فضای خشک را هم در تألیف کتابها و هم برنامهریزی درسی و ارائهٔ زبان انگلیسی ساخته است که خروجی این چرخه صرفاً یادگیری قواعد گرامری است که معمولا غیرکاربردی و بلااستفاده است.
صرفنظر از اینکه در مدرسه هیچ ارزشی به مهارتهای شنیداری و گفتاری دانشآموزان داده نمیشود، اکثر قریب بهاتفاق دانشآموزان از گفتن صحیح و بدون ایراد یک جملهٔ سادهٔ روتین عاجزند و کتاب درسی عملاً نقشی در یادگیری ندارد و تنها وسیلهای است برای نمره گرفتن و تمام کردن. در دوران دبیرستان هم وضع به همین صورت است و عملا هیچ پویایی و فعالیت بخصوصی در دانشآموز ایجاد نمیشود و این چرخهٔ معیوب تا دانشگاه هم ادامه پیدا کرده و چارهای نیز برایش اندیشیده نمیشود.
البته باید گفت دراینبین معلمان شریفی وجود دارند که تمام تلاش خود را برای تزریق روحیهٔ پویایی برای یادگیری زبان انگلیسی به کار میگیرند و همهٔ ما در طول تحصیل با چنین معلمانی برخورد داشتهایم اما مسائل و مشکلات بیانشده از بنیاد نهاد آموزشی و برنامهریزی درسی سر برآوردهاند و این چرخهٔ معیوب معلمان پرتلاش را هم ناکارآمد کرده است.
- دوم؛ نداشتن هدف یادگیری؛ مهمترین مورد مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی
هدف یادگیری زبان در ایران مبهم است، اصولاً برای چه زبان انگلیسی یاد میگیریم؟ درست است که زبان انگلیسی یکزبان بینالمللی است و یادگیری آن جزو الزامات زندگی است ولی تا وقتیکه محیط علمی کشور همچنان این زبان را به کار نمیگیرد و در فعالیتهای روزمره عملاً اثری از زبان انگلیسی نیست این مسئله زبان انگلیسی را اندکی به حاشیه رانده است، هرچند گسترش اینترنت و فضای مجازی اجبار و الزام خوبی را برای یادگیری برای ارتباط بهتر فراهم کرده است ولی همچنان ضعفهایی دراینباره احساس میشود، سیل مهاجرتهای اخیر هم یادگیری زبان را هدفمندتر کرده است اما ابهامات برای هدف اصلی یادگیری زبان انگلیسی حلنشده باقیماندهاند.
- سوم؛ مراکز آموزش زبان
پدر و مادرها به این امید که بچههایشان زبان انگلیسی را یاد بگیرند اولین جایی که به فکرشان میرسد مؤسسات آموزش زبان است و البته این تصمیم کاملاً درستی است، اما در حال حاضر مراکز آموزشی هم دارای بحران آموزش هستند، برخلاف سیستم آموزشی که خروجی آن صرفاً یادگیری قواعد و گرامر خشکوخالی است، مراکز آموزش زبان بیشترین انرژی را روی بخش گفتاری متمرکز میکنند و بااینکه بچهها بهاصطلاح مثل بلبل انگلیسی صحبت میکنند ولی همچنان باروح زبان انگلیسی بیگانهاند، برخی دیگر از مشکلاتی که این مؤسسات آموزشی دارند عبارتاند از کمتجربگی اساتید و معلمها، عدم تسلط اساتید به بخش آموزش روانی و متناسب با روحیات دانشآموزان، تأکید بیشازحد بر محاوره و گفتگو (که باعث میشود در هنگام صحبت سیلی از غلطهای گرامری در جملهبندی فراگیران زبان انگلیسی باشد)، عدم تمییز و تشخیص انگلیسی رسمی و غیررسمی و بهاصطلاح عامیانه و سایر مشکلات.
- چهارم؛ بینظمی در یادگیری
از مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی ، نظم در و استمرار در یادگیری است. فراگیری زبان یک امر تدریجی و پلهپله است و شاید این یادگیری تا آخر عمر ادامه داشته باشد. قطع و وصل کردن این فرایند ضربات جبرانناپذیری به فراگیران وارد میکند، این بینظمی شامل تغییر مکان مؤسسات، تعطیلی و یا تعلیق مؤسسات، بیحوصلگی و زده شدن از یادگیری، مسافرت، برنامههای کاری است و در کل هر آنچه این یادگیری را از نظم اصلی آن خارج سازد یک مانع بهحساب میآید. یادگیری زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم باید همانند مسیر یادگیری زبان مادری در کودکی باشد.
هر روزه و مداوم در حال کشف و ابراز مسائل باشیم و چیزهایی را یاد بگیریم که برای خودمان شگفتانگیز باشد، همانطور که در کودکی ابتدا لغات ساده و سپس فعلهای ساده و ترکیب دست و پا شکستهٔ این دو را بیان میکنیم، زبان دوم نیز به همین صورت است و بااینکه در اطرافیان ما کمتر کسی پیدا میشود که مانند مادر از ابتدا و اصول همراه با او زبان را یاد بگیریم اما معلمان و اساتید و حتی دوستان ما که آنها هم در حال یادگیری هستند میتوانند کمکحال ما در این زمینه باشند.
- پنجم ؛ در دسترس نبودن افراد انگلیسیزبان
بارها شنیدهایم که مثلاً فلان شخص دو ماه بعد از مهاجرت انگلیسی را مثل فارسی صحبت میکند و حتی یک تپق هم نمیزند و چهبسا بهتر از فارسی آن را صحبت میکند، بیشترین توجیه ما این است که چون مجبور است یاد گرفته است درحالیکه اینطور نیست و حضور یک انگلیسیزبان در کنار ما در ابتدا یک انگیزهٔ قوی برای یادگیری میدهد و اثر شگرفی بر پیشرفت ما در یادگیری زبان دارد، حضور یک انگلیسیزبان در فامیل و آشنایان یا بین دوستان میتواند شرایط مشابهی را برای ما به وجود آورد، میتوانید همراه با او قدرت شنیداری خود را تقویت کنید، با او مکالمه کنید و گفتار خود را بهبود دهید و همچنین اشکالات خود را از او بپرسید و این قدم مؤثری برای یادگیری است.
- ششم؛ دایره واژگان
یکی دیگر از مشکلات فارسیزبانان برای یادگیری زبان انگلیسی، دایرهٔ لغت ضعیف یا نامتناسب است، دایرهٔ واژگان شما در حقیقت متغیرهایی هستند که هر بار فراخوانی میکنید و با اجرای آن میتوانید ارتباط گفتاری، شنیداری، نوشتاری و تصویری برقرار کنید، دایرهٔ واژگان ضعیف شم را محدود میکند، اما بدتر از آن دایرهٔ واژگانی نامتناسب است، نامتناسب به این معنا که در هنگام ارتباط عملاً به درد شما نمیخورند، هر فیلد و زمینهای ادبیات مخصوص خود را دارد مثلاً شما در حین صحبت در مورد فوتبال نباید از لغات سخت فارسی مانند ضربت بهجای ضربه، داربست بهجای دروازه یا مثلاً ارض بهجای زمین استفاده کنید، در انگلیسی هم دقیقاً چنین قاعدهای وجود دارد، یعنی بهتر است ابتدا واژگان را ازنظر زمانی و سپس ازنظر محتوایی بسنجیم و بعد استفاده کنیم تا ارتباط مؤثر و درستی داشته باشیم.
چند توصیه:
هرچند موانع بیشتری ممکن است برای مشکلات فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی در شرایط مختلف وجود داشته باشد اما در ادامه چند روش اجمالی برای برطرف کردن مشکلات یادگیری زبان انگلیسی عنوان می شود.
- سلف استادی کنید
- کار کردن با یک معلم باتجربه و باسواد میتواند راههای سودمندی برای یادگیری باشند هرچند این مورد شاید هزینهٔ زیادی برای شما داشته باشد
- میتوانید فیلم انگلیسی ببینید و سریالهای انگلیسی، کورسها و جلسات و گفتگوهای علمی را دنبال کنید
- مطالب را انگلیسی در اینترنت جستجو و مطالعه کنید
- مقالات علمی معتبر بخوانید
- در شبکههای اجتماعی با انگلیسیزبانان ارتباط برقرار کنید و یا حداقل پستها و مطالب آنها را بخوانید
- با دوستانتان در تماسها یا گپها از اصطلاحات و گفتههای روتین انگلیسی استفاده کنید
- کتاب انگلیسی بخوانید. مجلات موردعلاقهتان را دنبال کنید
و صدها کار دیگر که شاید هزینههای زیادی هم برای شما نداشته باشند
نتیجهگیری
زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم از الزامات زندگی امروزه است و تقریباً در تمام کشورهای جهان تلاش برای یادگیری این زبان وجود دارد، مطالعه چه بهصورت سلف استادی و یا چه در مراکز آموزشی و چه با معلمین خصوصی و یا فیلمهای آموزشی و فایلهای صوتی و یا فیلم و سریال انگلیسی و چه در مدرسه و یا استفاده از کتابهای کمکی، همه و همه روشهای یادگیری این زبان هستند، اما موانعی هم بر سر این راه وجود دارد که مدرسه و نظام آموزشی در صدر این موانع اثر پسروندهٔ زیادی را بر کل جامعهٔ فراگیران زبان انگلیسی وارد میکند.
در ردهٔ دوم مراکز آموزشی کمتجربه و دارای سواد علمی کم و بینظمیهای موجود در آنها است که آنهم بهنوبهٔ خود سهم زیادی را در دلزدگی و خستگی افراد برای ادامهٔ یادگیری دارند، ریشههای زبانی مختلف، در دسترس نبودن افراد انگلیسیزبان برای برقراری ارتباط هم این فرایند پسرفت را تسریع میبخشند و موانع زیادی را بر سر راه زبانآموزان قرار میدهند.
دقیقاً یکی از بزرگترین مشکلات نبودن فرد انگلیسی زبان هست که متاسفانه امکان مکالمه وجود نداره?
زبان انگلیسی زبان بین المللیه و برای ورود به هر کشوری میتونه کمک زیادی به برقراری ترتباط بکنه. از مطالب پر مغز و آموزنده اتون کمال تشکر را دارم
یادگیری گنجینه لغات زبان انگلیسی خیلی میتونه در پیشرفت انسان موثر باشه.